نظریهازلحظه ای که بشر پا به این دنیا نهاده همواره خود را با دل مشغولی و نگرانی هایی رو به رو می دیده و برای رسیدن به یک آرامش نسبی همیشه در تلاش بوده است. از این رو در طی زمان بسیاری از اندیشمندان و صاحب نظران دست به ارائه انواع نظریه ها وایجاد مکاتب مختلف فکری و روانشناسی زده اند تا به انسان کمک کند و او را در جهت نیل به سعادت و خوشبختی مدد رسانند.
انسان که در طول عمر خود بارها وبارها بر سر دو راهی هایی قرار می گیرد خود را مستاصل می بیند میابد که در انتخاب بهترین راه برای رسیدن به یک حس رضایتمندی و موفقیت وآرامش و عبور از فراز ونشیب های زندگی نیازمند یک راهنماست .اما بروز مکاتب مختلف بشری هیچ یک نتوانسته اند در ارائه یک برنامه ی منسجم برای رساندن انسان به آرامش و موفقیت با هم به اتفاق نظر برسند.
در این میان برای آنهایی که با پیام های نورانی وحی و برنامه های اصیل و هماهنگ با نظرات قران کریم<این جامع ترین برنامه> برای سعادت همه جانبه ی انسان آشنا هستند.محرز است که برای پرهیز از بیراهه رفتن و رسیدن به یک نقطه ی کمال که مطلوب همه ی افراد بشر است ،راهی به جز تمسک به هدایت قرانی واستمداد از هادیان حقیقی آن ،همانا پیامبر (ص) و اهل بیت پاک ایشان (ع) هستند،وجود ندارد . زیرا تنها خداست که به تمامی زوایای آفرینش انسان و محدودیت ها و توان مندی هایش اشراف دارد و تنها برنامه ای میتواند ضامن سعادت بشر باشد که از جانب خدا برای او در نظر گرفته شده باشد.بر این اساس در این نوشتار شما را با هشت گام از مهمترین گام های حرکت به سوی موفقیت های دُنیوی واُخروی که از آیات قران در روایات استخراج شده آشنا می کنیم.
بشنویم و با عقل خدادادی آن را بسنجیم در صورت تصدیق ،آن را قبول کنیم.
قبل از اینکه ما آن پیام ها را به شما بگوییم تا با عقل خدادادی بسنجید ،لازم است که کمی بیشتر درباره ی این نعمت بزرگ خداوندی"عقل" بدانیم.
آری اگر خداوند این نعمت را در همان لحظه تولد به انسان میداد چه اتفاقی می افتاد؟
ایا انسان از خجالت در دوران کودکی آب نمی شد ؟
وقتی میدید لباس خود را کثیف کرده وخود قادر نیست آن را تمیز کند؟
چه خدای مهربانی!!!!!!
گام : اول
کاربست عقل
خداوند عقل را کم کم همزمان با رشد کودک ویافتن قدرت جسمانی به او می بخشد،تا بتواند راه درست را از نادرست باز یابد تا گمراه نشود.
عقل از کلمه ی عقال گرفته میشود.
عقل به معنای ریسمانی است برای بسته شدن.در دیناسلام نفس را با ریسمان عقل میبندند که به هرجا نرود.
جنس عقل از نور است.
تفاوت عقل باریسمان در این است :
ریسمان از موادی ساخته شده است که روی کره ی زمین خاکی یافت میشود اما،
عقل از نور خداوند گرفته شده که دست ساز انسان نیست.
تفاوت نور با نار:
نور:روشنایی نار:سوزاندن
((الله نور السموات والارض))
یاد خدا نور است.
در دل وفکر انسان روشنایی ایجاد میکند.نور نمی سوزاند اما نار می سوزاند.
عقل نوریست که خوب را از بد تشخیص میدهدو اولین چیزی است که خداوند برای انسان آفرید.
پس آیاعقل اشتباه میکند؟
عقل معصوم از خطاست چون وقتی خدا خلقش کرد همه جوره در اختیار خداست.
عقل نعمتی است که وسیله ی پرستش خداست و به وسیله ی آن بهشت بدست میآید.
عقل نعمتی است تملیکی که خداوند می بخشد هر که بخواهد و هر قدر که بخواهد.
العقل اَلحابسً عَن ذهیم القول و الفعل :عقل مانع از گفتار و کردار ناپسند است .
عقل نوعی درک و فهم است که شخص خود را مجاز به انجام به اعمال ناشایست نمیداند زیرا که زشتی آنرا میداند و می فهمد بنابر این فهم و درک عقلانی انسان را از لاقیدی خارج می کند وبه بند تقید میکشد.
پیامبران ما دو دسته اند :درونی،عقل بیرونی:124 پیامبر
پس چرا امروزه همه اشتباهمیکنند؟
عقلدرما شبیه نور افکن است که باهر گناه پوششی روی آن نورافکن می اندازیم و هرچه تعداد گناهان بیشتر باشد پوشش همبیشتر میشود،زمانی که درمیان گناهان وجدان ما ناراحت میشودکه ازلابلای این تیرگی هاهنوز نوری میاید اما وقتی تیرگی همه ی نور را بگیرد احساس گناه نمیکنیم و درون هرمسئله در زندگی از فکر استفاده میکنیم و در هر زمینه صلاح خودمان را در اولویت قرارمیدهیم بدون این که به درست یا غلط آن توجه کنیم.
اما اگر از عقل در مورد هر مسئله ای استفاده کنیم ،با نور ان هدایت میشویم به راه درست،ام اگر از فکر به تنهایی استفاده کنیم احتمال خطا بسیار است چون فکر منفعت طلب است .
مثل وقتی که ما کاری را می خواهیم انجام بدهیم با فکر منفعت طلبانه اگر به نفع مان است انجام میدهیم بدون توجه به درس وغلط ان.
در صورتی که در دین ما گفته شده:دینی که با معرفت باشد هیچ وقت از دست نمیرئد و عبادتی مورد قبول خداست که با شناخت و معرفت باشد.
خداوند بوسیله عقل در دین ما پرستش میشود .
سُمَیَ العَقلُ عَقلاً لَاَ نَهُ یَعقلُ صاحبَهُ عَن التَّورَط فی المَهالکَ آی یَحبسُهُ
عقل را عقل نامیده اند زیرا که دارنده ان خود را از فرو غلطیدن به مهلکه ها باز می دارد.
اما صادق (ع) در مورد عقل می فرماید:خدا وند عقل را از سمت راست عرش واز نور خود افرید او را به سخن در آورد آن گاه به او فرمود جلو بیا ،جلو امد .سپس فرمود عقب برو ،عقب رفت ،سپس خداوند به او فرمود تو را مخلوقی بزرگ آفریدم و بر همه افریدگانم کرامت بخشیدم.
سپس جهل راتاریک و از دریای شور وتلخ آفرید به اوفرمود عقب برو رفت،فرمود جلو بیا ،پیش نیامد خداوند فرمود: گردن کشی کردی واو را از رحمت خود دور ساخت وسپس برای عقل 75 لشگر قرار داد و چون جهل عطای خدا نسبت بهعقل را دید دشمنی او را به دل گرفت و به خداوند فرمود ،پروردگارا این هم مخلوقیست مانند من،او را افریدی و گرامیش داشتی ،من ضد او هستم وبر او ناتوان انچه از لشکر به او دادی به من هم عطا کن.وخداوند به او هم 75 لشگر عطا کرد.
وزیرلشگر جهل: وزیرلشگرعقل:
بدی وشر خیرونیکی
امام باقر (ع)فرمود:خداوند می فرماید ، «وَعزَتی وجَلالی،ما خَلَقًِ هُوَ اَحَبً الیَّ منکَ وَ لا اَ کَمَلتُکَ الّافیمَنَّ اُحبُّ »
به عزت وجلالم قسم هیچ مخلوقی را محبوب تر از تو برای خودم خلق نکردم و تو را برای هر کس کامل نمی کنم مگر اینکه او را دوست داشته باشم.
در حقیقت میتوان عقل را به جعبه فیوزی تشبیه کرد که 75 شاخه دارد.همه این فیوزها به یک کلید قطع و وصل میشود.انسان میتئاند گاه گاهی چند تا از آنها را خاموش کند گاه اتفاق می افتد وقتی یکی از فیوزها می پرد و خاموش می شود همراه خود چند فیوز دیگر را نیز خاموش میکند .با فطع این فیوز ها انسان خوب یا بد کارها را تشخیص نمی دهد.در این صورت انسان با چار پا یان تفاوتی نخواهد داشت.
اما علی (ع) فرمود؛جبرئیل بر حضرت ادم (ع) نازل شد و گفت :ای آدم من مامؤرم تو را به یکی از سه چیز مخیر کنم .یکی را بر گزین.آدم گفت :ای جبرئیل آن سه مورد چیست؟ گفت:عقل،حیا،دین
آدم عقل را برگزید. جبرئیل به حیا ودین گفت:بروید .اما آن دو گفتند:به ما امر شده با عقل باشیم.
دینداری علامت عقل است نه دلیل آن.عاقل کسی است که خدا را واحد بشمارد و به او اطاعت کند.
عقل سودمند ترین نعمت خداست،راهنمای مؤمن ،سودن مند ترین مال دنیا، نیاز به آموزش ندارد.
جایگاه عقل در سر نیست بلکه در قلب است.قلب در آیات وروایات به معنی روح به کار رفته است.
گام هشتم